• خانه 
  • هدیه به بی بی فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) مسافر خسته یاران شکفته... یاران نشکفته... 
  • تماس  
  • ورود 

هفت سین انقلاب، سکه دو رو نمی خواهد !

21 اسفند 1391 توسط سرباز عشق

همه با سلام شروعشان را آغاز می کنند من نیز همرنگ همه می کنم خود را که خوشم آمد از همرنگ شدنم در این باب !
پدر جان نیاده ام بگویم که از نبودنت سینه ام به تنگ آمده ، نیامده ام پشت به پشت ، شعار سرهم کنم آمده ام با شهامت بگویم که گاهی نبودنت هرچند سنگین ، امّا با مقیّد شدن به آرمانت ، شیرین تر از عسل است .
هرچند که با مادر ، زخم زبانها شنیده ایم ، حرف های غیر قابل هضمی به کرات چشیده ایم ! از آنهایی که “پ” پدر را پله کانی می دانند برای ترقّی ما باقی ماندگان تو ! می گویند دانشگاه بچه شهیدها که پلّه ندارد ، بالا برش با سرعت نور بالا می رود ، خون دیروزشان در ازای نان امروز ! تازه بعضی های دیگر هنوز شاکی اند که چه خبر است بعد این همه سال هر دفعه چند تکه استخوان از دل زمین در می آورند و هوا می دهند و یک عده دیوانه دیگر ، مثل خودشان را هوایی می کنند ! ؛ تعجب نکن پدر ، اینها همان هایی اند که در جشن هایشان سری به تقویم نمی زنند تا که بخواهند مراعات فاطمیّه و محرم را بکنند ، هیچ چیز نمی تواند مانع خوشی و عیششان شود … کُلُّ یومٍ در هوایند ! . این از مردم پایین چشمه ، گله بزرگتر از آنهاییست که سرچشمه را گل آلود می کنند و آب از روی دین می برند ، همانهایی که نشان دین را به بازو بسته اند اما از انگشتانشان عمل صالح نمی چکد ! قیل و قال های دینی از زبانشان می تراود اما در چهره شان مهربانی رسالت غایب است ! اخم نهی از منکر در سرتا پای وجودشان ریشه دوانده ، همان هایی که با کودک درون و جهل مرکب ، وارد میدان شده اند و نمی دانند دین زدگی جوانان ، آخرین ایستگاه رسالتشان خواهد بود ! .
از عقب گرد و پشت پای برخی نیروهای خودی بگویم که صفای انقلابیشان را در ازای صاف کردن پله های ترقیِ رسیدن به دنیا داده اند ، همرزمانی که دیگر در یک سنگر نیستند … پدر امام تنها نماند ، لبیک گویانش بسیار بودند امّا امان از غریبی سیّد ما ، عجیب غریب است ؛ همین عید امسال که آمدیم منطقه ، حالمان را أحسن کنیم ، سال که تحویل شد همه با هیجان دنبال این بودند که بدانند مولایمان امسال را چه نام گذارده است ، شعارامسال این بود : ” حمایت از کار و سرمایه ایرانی ” … چند ساعتی گذشت ، اتوبوس را نگه داشتند … برای خرید … بازار بزرگ چینی ها !!! نمی دانم ، شاید تنها ظاهرمان بی تاب این باشد که “جانم فدای رهبر"… عکسش مالِ من ، حرفش مالّ یخ ! . سامع مخلص کثیر است درست برعکس فاعل مخلص که قلیل است و قلیل است و قلیل .
پدر جان ! در سالهای نبودنت یاد گرفته ام که با چادر ، رسوای جماعت شوم ، آنهم به بهای همرنگ نشدن !
کمی در خیابان چرخ بزنی صورت ها را می بینی که به برکت تجدد ، صیقلی تر از آیینه اند ! ، چادر ها تا شدند و در صندوق مادر بزرگ به خاطرات قدیمی پیوسته اند … دیگر کمتر کسی از لفظ شیرین آقاجان و خانم جان استفاده میکند ، مام و دد به برخی برای اروپایی تر شدن کمک شایانی می کند … پدر جان تعجب نکن هنوز حکومت ما اسلامیست … هرچند که خیابان ها و مانکن های متحرکشان چیز دیگری نشان می دهند ، هرچند شیهه هایی که از تالارهای عروسی بلند است حکایت از قصه دیگری دارد ، پدر جان قرار نبود اوضاع انسانیت ما درهم شود … قرار نبود جوانها هم بازی عشق شوند یعنی آن را به بازی بگیرند … قرار نبود بی عفتی جایگزین سنّت شود … قرار بود فقط سکه دو رو داشته باشد نه آدم ها … با چه ادبیاتی باید گفت که دیگر هفت سین انقلاب ، سکه دو رو نمی خواهد ! عیار ها را بالا ببریم … پدر ! مگر قرار نبود صفت خوبان کثرت باشد نه قلّت ! خوب داریم امّا نه آنقدر که زیادی تنهایی مهدی فاطمه(سلام الله علیها) را کم کند … پیشرفت کرده ایم ، امّا نه آنقدر که در شأن خون شهیدان و انقلاب باشد … از انقلاب و اصل هایش عقب مانده ایم ، عجیب ! ؛ تلویزیونمان اوایل انقلاب حجاب داشت ، کلامش عفت داشت ، قرار بود موجود با فرهنگی باشد ، امّا چشمت روز بد نبیند ، باید گوش فرزندانمان را من باب از خود بیخود نشدن و به میدان نیامدنشان گرفت ! دانشگاه انقلابی ما ، چفیه اش را باد برده است ! عده ای رجال ، نخ دیانت را که سبب اعتبارشان بود از نقدینگی سیاست بیرون کشیدند ، شدند بی اعتبار و تقلّبی ! عدّه ای دیگر نیز عبای دیانت به دوش کشیده و تسبیح به دست ، منتظر فرجند ، عطای سیاست را به لقایش بخشیده اند … فراموش کرده اند که ولایت ، پایه دین است … هیهات ، هیهات که با بی بصیرتی آدمی را به یاد طلحه و زیر می اندازند .
از دعوا و پشت چشم نازک کردن آقایان و آقازادگان و سران بگویم که در این همهمه تحریم و فشار و سرخ شدن های صورت مردم با سیلی ، به فکر ” بمان جوابت را بدهم ” به یکدیگر هستند تا مبادا سکّوی ریاستشان ترک برندارد ! آنقدر در بی تدبیری و بی سیاستی یک نفس جلو می دوند که کار به نصیحت کردن حضرت آقا می رسد که فرمود : ” بنده فعلاً فقط شما را نصیحت می کنم ” .
پدر جان این است اوضاع تکه زمینی که ابر آسمانش شهدایند … نسیمش ، خنکای ورد دعای شهدای گردان است ، سلام ما را به همرزمانت برسان و همچو قبل بگو باز هم شهدا شرمنده ایم ! .

خانم سجادی- طلبه پایه پنجم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 6 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: دل نوشته لینک ثابت

نظر از: خودی [بازدید کننده]
خودی

شهدا شرمنده ایم

1392/05/12 @ 20:31
پاسخ از: سرباز عشق [عضو] 
  • مدرسه علمیه فاطمـیه سلام الله علیها بنـدرانزلی
5 stars

شرمنده ایم…

1397/09/11 @ 12:49
نظر از: مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه [عضو] 
  • الزهرا قروه

امشب،دل سنگ کوچه ها می گرید/یک شهر خموش و بی صدا می گرید/
شهادت یاس کبود علی و گل بوستان پیامبر بر شما تسلیت

1392/01/24 @ 09:44
پاسخ از: سرباز عشق [عضو] 
  • مدرسه علمیه فاطمـیه سلام الله علیها بنـدرانزلی
5 stars

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها وسر المستودع فیها یبعدد ما احاط به علمک…

1397/10/26 @ 08:41
نظر از: محمدی [عضو] 
  • مدرسه علمیه زهرائیه سلام الله علیها «نجف آّباد»

سلام
مطلبتون خیلی قشنگه ، فقط لطفا بگویید نویسنده ی این مطلب کیه؟

1391/12/21 @ 14:12
پاسخ از: سرباز عشق [عضو] 
  • مدرسه علمیه فاطمـیه سلام الله علیها بنـدرانزلی
5 stars

سلام علیکم
خانم سونیا سجادی، نویسنده وبلاگ انارستان
مفرد مونث غایب

1397/09/11 @ 12:51


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • مدرسه علمیه فاطمـیه سلام الله علیها بنـدرانزلی
- آدرس: بندرانزلی، غازیان، میدان معراج(بی بی حوریه)، ساحل قو، گلستان پنجم - تلفن تماس: 01344442270

ذکر روز

موضوعات

  • همه
  • زن و انتظار
  • دل نوشته
  • عمومی
  • گاهنامه قیل و قال
    • معرفی کتاب
  • نشریه ن و القلم
    • سردبیر
  • سلامت
  • فرهنگی
  • طوفان جاهلیت

جستجو

احادیث

دانشنامه مهدویت

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس