• خانه 
  • هدیه به بی بی فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) مسافر خسته یاران شکفته... یاران نشکفته... 
  • تماس  
  • ورود 

اینجا شهر من است مولا ، العفو ...

22 مرداد 1391 توسط سرباز عشق

 

 

مولای منعلی (علیه السلام)، بعد رستگاری شما ، گمان رفت که خورشیدِ رستگاریِ یتیمانِ عالم به سمت کرانه غرب قدم بر خواهد داشت ، اما زهی خیال باطلشان !  دوباره دیده شد رد قدم هایی از جنس مردانگی ابو تراب …  آنهم در کوچه هایی که مردمانش نه تنها شب ، بلکه روزشان را نیز با لتسکنوا الیها سپری می نمودند …  مردمانی از جنس بنی اسراییل که در غیاب نبی خود ، وصیِّ او را وانهاده ، سامری و گوسفندش را تقدیس می کردند ! صیادانِ روز شنبه که عهد غدیر را شکستند و کفاره اش را بیعت با دیگری قرار دادند ! همان هایی که شور و شعور در هالة ولایتشان نا پیدا بود ، در بازی دنیا بر سر آدمیِت خود شرط بسته، بازنده میدان شدند .

 

 بعد از نبودن شما  ردای دستیگیری از یتیم و عائل و سائل را حسنینتان (علیهم السلام) به تن کردند … دوباره قامت مردانگی راست شد … .وارثین جوانتان دل شب را می شکافتند و آرام آرام زمزمه میکردند : ویلُ لکل همزة لمزة ، الذی جمع مالاَ وعدده …

 

اما بعد شما باز هم جفای در حقِّ حقُّ و راستی تکرار شد ، باز هم به پای تخت حکومت ِ راستینِ عدالت  محور،  پیچک زهر آلود خیانت پیچید ، بر دروازه ورودی اش ابلیس دست به سینه مانده بود و در مقابل چشمان خواب زده وارثینِ ناکثین و قاسطین و مارقین مانع از ورود حقیقت می شد .

 

امیر من ، لا اُقسم … آری برای اثبات مظلومیت شما جایی برای قسم خوردن نیست ، صدق الله العلی العظیمِ به تنهایی می تواند روضه خوانمان شود ، “  العلی “ در آن حرف ها برای گفتن دارد ! .

 

  قصد کرده بودید که استحاله کنید روح های آلوده به نقمات دنیا را ، اما به باد سُخره گرفتند حنطه گویانِ لُمزه ، حِطِّه و استغفار را !

 

رستگار لیالی قدر ، مولای منعلی(علیه السلام) ، خیمه عزای فرزندتمهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برپا بود … اما در شهر … چه بگویم … شرمسارم … اگر نبود چند پرچم سیاه ، شاید برخی رهگذران یادشان می رفت که مولا از دست داده اند … جماعتی دیگر لباسشان عطر عزا نمی داد ، شاید گرمشان بود و تیرگی ، خاطرشان را مکدّر مینمود ! شاید هم به قول خودشان  ظاهر مهم نباشد ، همین که دل سیاه باشد کافی است ! راست می گویند ، سیاهی دل کارها می کند … کارها … .

 

جماعت محتاط دیگری در این مواقع استناد می کنند به کراهت پوشش مشکی ، اما در عزای نزدیکانشان از منبرِ فتوا پایین آمده ، آن کارِ دیگر می کنند ! آری ، اینجا شهر من است مولا ، العفو !

 

حتی بعد از اولین روز رفتنتان هم  ، ترانه خواندن مرکب های خیابان ادامه داشت ، آنهم شاد شاد ! همچو روزهای قبل … ، نقاش های چیره دستِ صورت نیز ، صلاح ندیدند کمی از غلظت رنگ هایشان کم کنند … شاید آنها هم یادشان رفته بود که امیر المؤمنین از دست داده اند ! جماعتی از جوان ها هم - چون قبل - مستِ کار خیر بودند -  عشق -  در خیابان عشق خیرات می کردند ! آن هم با همتی بلند ! .

 

برخی  سر در ها هم پرچمی نداشتند که بگویند : صاحب ما عزا دار است ! ، هرچند که شما در بند لون و لواء نیستید اما حیاءِ ما را چه ؟ مولا العفو ! .

 

کاش می شد عده ایتنها ”  کمی “ حرمت صاحب عزا را نگاه می داشتند … اما آخر … کسی که  نمی تواند دروازه کوچک دهانش را به حرمت ماه خدا نگاه دارد چطور حرمت باب مدینة العلم را نگاه خواهد داشت ؟ چطور؟ .

 

احترام ها را به حداقل رسانده ایم مولا ، از یادتان گرفته تا نامتان ! علیه السلام ها را در (ع) خلاصه می کنیم ! عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزندتان را در (عج) ! نمی دانم در بند نماییم یا معنا … نمی دانم …  اینجا شهر من است مولا ، العفو ! .

 

 

 

                                              سونیاسجادی ، طلبه پایه پنجم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: دل نوشته لینک ثابت

نظر از: خودی [بازدید کننده]
خودی

در سایه مولا علی علیه سلام

1392/05/09 @ 22:14


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • مدرسه علمیه فاطمـیه سلام الله علیها بنـدرانزلی
- آدرس: بندرانزلی، غازیان، میدان معراج(بی بی حوریه)، ساحل قو، گلستان پنجم - تلفن تماس: 01344442270

ذکر روز

موضوعات

  • همه
  • زن و انتظار
  • دل نوشته
  • عمومی
  • گاهنامه قیل و قال
    • معرفی کتاب
  • نشریه ن و القلم
    • سردبیر
  • سلامت
  • فرهنگی
  • طوفان جاهلیت

جستجو

احادیث

دانشنامه مهدویت

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس