آغاز ماه رسول خدا مبارک
الهی!
رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم؟!
الهی تو از ما بگذر.
سلام بر شعبان و اعیادش
سلام بر حسین و عباسش
سلام بر سجاد و سجودش
سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش
الهی!
رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم؟!
الهی تو از ما بگذر.
سلام بر شعبان و اعیادش
سلام بر حسین و عباسش
سلام بر سجاد و سجودش
سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش
*شیطان : فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص ابلیس و مشهور به اسم عام شیطان؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم، ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید…
*سخن شیطان به حضرت نوح كه مرا در سه جا یاد كن
جابر از امام باقر (علیه السلام) نقل مىكند كه فرمود: چون نوح براى نفرین به قومش خدا را خواند، شیطان نزد او آمد و گفت: اى نوح! تو را نزد من حقى است، مىخواهم عوض آن را بدهم. نوح گفت: به خدا سوگند كه براى من بسیار ناگوار است كه حقى بر تو داشته باشم، آن حق چیست؟ گفت: آرى، تو نزد خدا به قوم خود نفرین كردى و آنان را غرق ساختى و كسى نماند كه من گمراهش كنم، و من در راحتى هستم تا اینكه نسل دیگرى به وجود آید و آنها را گمراه سازم. نوح گفت: چگونه مىخواهى به من عوض بدهى؟ شیطان گفت: مرا در سه جا یاد كن كه در آن سه جا به بنده از هر وقتى نزدیكترم: هنگامى كه غضب كردى مرا به یادآور و هنگامى كه میان دو نفر قضاوت مىكنى مرا به یاد آور و هنگامى كه با زنى همنشین شدى و كسى با شما نبود، مرا به یاد آور. (الخصال/ترجمه جعفرى/ج1/167 .
*لقمان حکیم به فرزندش فرمودند: فرزندم نصیحت را بپذیر و به آن عمل كن كه نصیحت نزد عاقل از عسل ناب شیرین تر است.نصیحت زمانی سودمند خواهد بود که از جانب کسی باشد که بر انسان و شرایط و موقعیت او شناخت کافی داشته باشد، شیطان نیز انسان را به خوبی می شناسد و از کم و کاستی های او به خوبی خبر دارد، لاجرم نصایحش سودمند انسان خواهد بود.
*ابليس نيشخندي به روي يحيي زد و گفت: هنگامي که از خوردن غذا سير ميشوي، سنگين شده و نسبت به نماز، ذکر و مناجات خداي خود بي رغبت ميگردي. يحيي با شنيدن سخن شيطان، سر به زير انداخت و گفت: به خدا سوگند که از اين به بعدهرگز شکم خود را از غذا پر نخواهم کرد.
دست بوست گرچه آمد از هوا تیری سه پر
دید چشمت سوی خیمه می دود آنجا نشست
حلقه زد خون دور چشمت تا نبینی بعد را
که چگونه استخوان سینه مولا شکست
***
آه آری قسمت این بوده نبینی خیمه ها
بعد تو در لابه لای دست آتش سوختند
یا همانهایی که قبل از تو چو موشی بوده اند
بعد تو شیری شده چشم به ……دوختند
***
از مسیر علقمه تا قتلگاهت ای امیر
بس که تیرو نیزه بر روی زمین افتاده است
شکر میگویند این نامردمان : که ای خدا
تیرهامان شد تمام، از روی زین افتاده است؟
***
تازه فهمیدم چرا جسمت چنین پاشیده شد
آمدندو نیزه هاشان را به نوبت کاشتند
مطمئن گشتند دیگر بر نمی خیزی و بعد
گوشواره ، روسری ، چادر ، … چه بغضی داشتند
شعر از قاسم افرند
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنْ المتمسکين بِوَلَايَةِ اميرالمومنين
آسمان یکبار دیگر خنده کرد
عشق، ما را باز هم شرمنده کرد
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد